وبلاگ حميد رضا گلسرخ

ساخت وبلاگ
قایقی بدون تور باید می‌ساخت؛ دورِ دور می‌شد از این خاک غریب  تا به شهر پشت دریا می‌رسید؛ که یه کفتر آب می‌خورد از لب رود قد پیراهن تنهایی فقط، چمدونی توی دست اون هنوز با صداش وقتی از آب ُگل می‌گفت؛ واژه‌هایی که اونا رُ شسته بود   می‌شنیدم که می‌گفت: هرجا باشم؛ آسمون با روز آبی‌ش مال من! گل شبدر فرقی وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 167 تاريخ : جمعه 9 تير 1396 ساعت: 2:11

به سی‌سالگی می‌رسم و بی ‌آن‌که آوازهایی که در سینه‌ام مرده را؛ زیر باران بخوانم بلند و بی آن‌که در قصه‌هایی که نقال می‌گفت؛ از نوشدارو بپرسم که چیست! همین‌طور حس می‌کنم پیرتر می‌شوم؛ توی هر عکس سه‌در چهار و هر صبح زنبیلی از هیچ در دست، در عمق بازارهایی که چیزی ندارند؛ گم می شوم در این آدمکها که همسا وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 278 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 17:39

خبر مثل یک تکه از روزهایی که در زیر باران قدم می‌زدم؛ ساده بود و من طعم گیلاس را زیر دندان خود تازه احساس کردم؛ چه تلخ به یادم نیامد کجا سینمایی که بر پرده‌اش عکس تنهایی‌ام را نشستم به فکر کجا سینمایی که بر صندلی‌هاش با دوستان عشق را گپ زدیم در آن فیلم‌ها بارها شعر سهراب را زندگی کرده‌ام و با روح ده وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 204 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 17:39

شما کشتی نجاتی که باید، با شما آدم به ساحل می‌رسید همون آقای عزیزی که هنوز، اسم اون ذکر نماز همه هست این شکنجه‌زار پر وحشت شب، فقط از نور شما سحر می‌شد زیر امنیت سایه‌ی شما، کسی حتی در خونه‌ش رُ نبست   شما دستی رو سر بنده بکش؛ تا از این پیله‌ی تن رها بشم توی آفتابی صبحی که‌ می‌یاد؛ با ملایک پر ُ بال وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 187 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 17:39

با شمام... جناب استاد سخن! از سر باد گلو شعری بگو انجمن‌به انجمن غزل بباف؛ از یه گیسو با دوتا چشم سیاه باید از شهوت بیمار شما، یه کتابخونه پر از شعار می‌شد توی اون جام شرابِ عهد بوق، صورت یار ُ ببین شبیه ماه   به شما چه که روی دیوار شهر، پر شد از آگهی فروش خون به شما چه زنی که برای نون، تن زخمی‌ش ُ وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 216 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 17:39

روی جلد فارسی کتاب ما: عکس یک ساقه‌ی گل جای مداد یار مهربان یه حرف تازه داشت؛ با تمام واژه‌های بی‌‌صداش ما همه شبیه همدیگه بودیم؛ اولین روز دبستان که می‌شد ترکه‌های ناظم بد سر صف، مونده روی دست من همیشه جاش   دفتر نقاشیِ فیلیِ اصل؛ مهر صد آفرینِ آخر مشق سه نفر پشت یه نیمکت تو کلاس؛ جدول ضرب ُیه خودک وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 187 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 17:39

کلک این شب تاریک ُ بکن؛ با چراغی که می‌سوخت از دل من چاقویی باش که روی دسته‌ش هنوز، جای دست داش‌آکل رُ می‌شه دید به سری که روی سر‌نیزه قسم! کربلا می‌سازم از این‌همه کفر تف به گور روزگار دوزاری؛ که باید منت مرگ ُ هم کشید   من هنوزم روی پاهای خودم، قد تنهایی تو قد می‌کشم با دلم حوصله‌ی هیچ چیزی نیست؛ وبلاگ حميد رضا گلسرخ ...
ما را در سایت وبلاگ حميد رضا گلسرخ دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : hamidgolesorkho بازدید : 173 تاريخ : پنجشنبه 1 تير 1396 ساعت: 17:39